در بازی وارکرفت 1 چه محدودیت هایی وجود دارد که آن را از سایر بازی ها متمایز می کند؟ (بخش اول)، وارکرفت جزو معدود بازیهایی است که محدودیتهای آن در مقایسه با آثار مدرنتر نه تنها توی ذوق نمیزنند، بلکه شاید بتوان این محدودیتها را بهانهای برای یک تجربهی جدید و غیرمعمول در سبک RTS قرار داد. اجازه دهید این محدودیتها را یکییکی بررسی کنیم و ببینیم چطور هرکدام میتواند در بهبود تجربهی بازی موثر باشد.
محدودیت اول: اساسیترین محدودیت بازی این است که شما در آن واحد نمیتوانید بیش از چهار نیرو را کنترل کنید. همین محدودیت ساده، نقشهی بسیاری از استراتژیبازها را، یعنی صرف مدت زمانی طولانی برای ساختن ارتشی بزرگ و مهارناپذیر و با خاک یکسان کردن دشمن با حملات سنگین، نقشبرآب میکند. شما هرچقدر هم که نیرو بسازید، نمیتوانید در آن واحد چهارتا از آنها را به پایگاه دشمن بفرستید. البته میتوانید آنها را در دستههای چهارتایی بفرستید، ولی خواهید دید که این کار چندان کارآمد نخواهد بود، اولا به خاطر اینکه موثر بودن آنها در انسجام آرایششان و نزدیکیشان به یکدیگر نهفته است و نیروهای چهارتایی جدا از هم چندان نمیتوانند پشتیبان یکدیگر باشند. دوما به خاطر کنترل نامعمول بازی که صرفا عمل انتخاب نیرو را به فرایندی استراتژیک تبدیل میکند.
این محدودیت جلوی کمپ کردن نیروها در پایگاه را میگیرد و کاری میکند شما (و دشمنتان) دائما مجبور باشید ارتش خود را جلو بکشید و از طریق تکنیکهایی چون بیرون آوردن نیروهای دشمن از امنیتگاه و کشاندنشان به سمت نیروهای تیرانداز کلکشان را بکنید. از طرف دیگر، باید حواستان به نیروهای مانا مصرف کن نیز باشد، چون میتوانند با یک طلسم ساده مثل گاز سمی یا باران آتش تعداد زیادی از نیروهایتان را که با زحمت تربیت کرده و در مکانی خاص جمع کردهاید، از فاصلهی دور و در عرض چند ثانیه هلاک کنند. برای همین نباید هیچوقت دیدهبانی محیط اطراف نیروهایتان را فراموش کنید.
همانطور که میبینید، بازی دائما شما را به حرکت و تکاپو وا میدارد و نمیگذارد صرفا با ساختن پایگاهی قوی، احساس امنیت کنید، چون در انتها باید با استراتژی ریختن و با اتکا بر نیروهای اندک نتیجه بگیرید.ظ
حالا با تمام این تفاسیر، آیا وارکرفت ۱ همچنان ارزش بازی کردن دارد؟ بله، بدون شک. کنترل و رابط کاربری بازی برای بازیکنندههای مدرن کمی غریبه هستند، ولی خیلی سریع بهشان عادت میکنید. از طرف دیگر بازی اینفدر از خودش شخصیت (Personality) دارد که کهنگی آن دلتان را نزند. همچنین در حدی سخت یا طولانی نیست که بخواهید مدت زیادی با آن درگیر باشید. برای همین اگر دلتان هوس یک استراتژی بدیع را کرده، شاید بهتر باشد این بار به جای انتظار برای انتشار عنوانی جدید، نیمنگاهی به گذشته داشته باشید